افترا علی دایی چیست؟
به گزارش فیفا1، شرق نوشت: امروز دقیقاً ۹ روز از اتفاق عجیبی که برای علی دایی در فرودگاه امام رخ داد می گذرد. اسطوره بی بدیل فوتبال ایران که از سفری خارجی برمی گشت، در آن روز به یکی از اتاق های فرودگاه برده شده و بعد از عرضه توضیحاتی به او، پاسپورتش ضبط شده است.
شایعه ای که یک هفته پیش از آن در رابطه با علی دایی رواج پیدا کرده بود و خبر می داد که مقرر است ممنوع الخروج شود، در بدو ورودش به ایران به حقیقت تبدیل شد. ضبط پاسپورت علی دایی باآنکه در ایران از جانب نهادی رسمی تأیید نشد، ولی یکی، دو روز گذشته با صحبت های محمد دایی، برادر علی، مشخص شد چنین اتفاقی افتاده است. این مورد را البته باید با خبری که روز گذشته ایسنا مخابره کرده و نوشته که پاسپورت علی دایی به او پس داده شده، در هم آمیخت تا ممنوع الخروجی اسطوره فوتبال ایران، آن هم در فاصله ۴۰ و اندی روز مانده به شروع رقابت های جام جهانی فیصله یابد. با این وجود با همین یک هفته ۱۰ روز هم نمی گردد از اتفاق عجیبی که برای علی دایی رخ داده چشم پوشی کرد. افترا او برای ضبط پاسپورتش فعالیت در فضای مجازی و گذاشتن پست و استوری بود. با مرور استوری هایی که علی دایی در رابطه با اتفاقات اخیر بخصوص مرگ مهسا امینی منتشر نموده، مشخص است که او نه تنها کسی را دعوت به اغتشاش نکرده بلکه خیلی ساده چند پرسش کلی مطرح کرده که اگر پاسخ روشنی برای آنها وجود می داشت، نیمی از مشکلات کنونی مرتفع می شدند. علی دایی یک مرتبه پس از ماجرای مرگ مهسا امینی پرسید «چه به روزگار این سرزمین آوردید؟... به کدامین گناه؟». وی در دومین استوری که اتفاقا در ارتباط با یکی، دو هفته پیش می شود، وطن را برای خودش این طور تعریف کرد و نوشت: «وطنم ایران یعنی: ناموسم، پدر و مادرم، دخترانم و هم وطنانم خواهران و برادران من هستند، مطمئنا تا ابد کنارشان می مانم. به جای برخورد با مردم ایران، مشکلاتشان را حل کنید. آنهایی که دم از آرمان ها می زنند، آیا می دانند که این آرمان ها فقر، فساد و اختلاس نبوده و نمی باشد. خودمان را اصلاح کنیم».
با مرور همین دو استوری این سؤال مطرح می شود که آیا افترا علی دایی در مجموع پرسیدن یک سؤال و دعوت به حل مشکلات مردم و سفارش به اصلاح خودی است؟ فرض بر این که علی دایی اعتراضی به اتفاقات اخیر داشته و گلایه ای هم مطرح کرده؛ اینجاست که باید این مورد مطرح شود که اگر علی دایی، بین المللی ترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران، حق چند پرسش ساده و بیان اعتراضش را نداشته باشد، پس چه کسی محق است تا از مسؤلان بخواهد مشکل مردم را حل کنند؟ این مورد فقط یک روی سکه است، چون در هفته گذشته با بیان خبر ممنوع الخروجی علی دایی در نشریه و رسانه های معتبری همچون بیلد آلمان و سی ان ان، این مورد بعدی جهانی هم به خود گرفته است. حالا اگر کسی در جای دیگری از دنیا خبر نداشت که در ایران با اسطوره ها رفتاری قهرآمیز می شود، با انتشار همین اخبار و خبرهای مشابه، رویکرد مسؤلان با انتقادهای موجود هم برایشان بیشتر از گذشته پرسش برانگیز می شود. حقیقت تلخ داستان در ارتباط با جایی است که علی دایی بعنوان سرشناس ترین چهره فوتبال ایران همواره از جانب فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا به مراسم های مختلفی دعوت می شود و بعنوان نماینده ایران در جمع بزرگان فوتبال دنیا عرض اندام می کند. حال تصور این که پاسپورت چنین شخصی در ایران حتی برای چند روز ضبط شده و شایعه ممنوع الخروجی اش دنیا را درنوردیده، نوعی بی ملاحظگی دارد که با متر خاصی قابل اندازه گیری نخواهد بود. اینها به کنار، همچنان باید به این بخش رسیدگی شود که بی مهری با علی دایی چه نفعی دارد؟
او همان شخصی است که قریب به سه دهه پرچم فوتبال ایران را در دنیا برافراشته نگه داشته و هرجا اسمی از او آمده نام ایران هم همراهش بوده است. دایی تا همین چند ماه پیش تیتر اول خیلی از رسانه های مطرح دنیا هم بود؛ کریس رونالدو فوق ستاره پرتغالی دنیای فوتبال تلاش در شکستن رکورد گل های ملی علی دایی داشت و به همین دلیل، نام دایی و ایران سرتیتر رسانه های مختلف بود. این رکورد علی دایی از دیدگاه برخی از مسؤلان دولت چنان مهم بود که آنها حتی خیابانی را در تهران به اسم علی دایی اختصاص دادند. گو این که خیابانی که به اسم او شده چندان مرکزیت ندارد ولی به هر روی در میان همین افراد، کار مهم علی دایی درک شده و واکنشی به دنبال داشته است.
دایی برخلاف شرایط بسیار خوبی که دارد هیچگاه صحبت از مهاجرت نکرده و حتی در گفت وگوهای گوناگونی که داشته این مورد را رد کرده و گفته است که عاشق ایران است. رسم عاشق کشی با یکی از تحصیل کرده های فوتبال ایران که اتفاقا در دانشگاه شریف هم درس خوانده، از آن رسم هایی است که نمی توان برایش علت درستی پیدا کرد. آیا جرم علی دایی همچنان محبوبیت زیاد او است؟ فقط با مرور یک مورد از رفتاری که مردم و برخی از مسؤلان با علی دایی داشته اند میتوان تا حدودی به پاسخ این پرسش رسید؛ علی دایی در زمان وقوع زلزله سنگین کرمانشاه به میانه میدان آمد و با بیان یک شماره حساب از مردم خواست کمک های مالی شان را به آن شماره واریز نمایند. طولی نکشید که میزان واریزی ها به عدد و رقم های عجیبی رسید. دایی با وجود آنکه در همین صفحه اینستاگرامش لحظه به لحظه گزارش واریزی ها و شیوه هزینه کرد آنرا مخابره می کرد، به ناگاه با یک اتفاق عجیب روبه رو شد: حساب او مسدود و خودش هم برای پاره ای از توضیحات فراخوانده شد! مردی که با محبوبیت مثال زدنی اش به میدان آمده و مورد اعتماد مردم قرار گرفته بود، با مسدودشدن حسابی که برای زلزله زده ها در نظر گرفته بود، روبه رو شد.
بیشتر بخوانید:
کیهان توضیح داد: چرا دشمن از حجاب زنان ایرانی عصبانی است؟ هنوز نمی دانیم دشمن از طرح صیانت و گشت ارشاد به نفع خود استفاده می کند؟ حمله تند مدیر پیام رسان ایرانی به طرح وزارت ارتباطات برای جایگزین ایرانی اینستاگرام: ساده لوحانه و بیهوده! چند می گیری شبها روی دیوارها شعار بنویسی؟
۲۱۲۲۰
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب